سربازی

این بالگرد به دره رودخانه کونار ، پهن و سبز در میان دامنه‌های جنگلی حمله کرد . هنگامی که هواپیما به دره پچ تبدیل شد ، جهان در میان قله‌ها قرار گرفت . هنگامی که هلیکوپتر به راه خود ادامه داد ، هنگامی که هلیکوپتر به درون دره سرازیر شد که در آن هواپیما اغلب زیر آتش قرار گرفت ، ضربان قلب سوتو به سرعت شروع به تپیدن کرد . این هواپیما درون یک محیط زیرزمینی در اطراف کلبه‌های plywood فرود آمد . سربازان به دیوار حایل حمله کردند . سوتو فرا رسید ، متوجه چهره عبوس of شد و به طرف یک زانو ، تفنگ به دست ، و عرق از عرق ، پایین رفت . صدای خر خر از گروه نبرد که به عنوان شرکت Viper در حال چرخش بودند ، به خنده افتاد.

در لحظه سوتو و سربازان او وارد دره شدند ، ایالات‌متحده تقریبا ً هفت سال بیشتر از جنگ داخلی آمریکا و دخالت در جنگ جهانی اول بود . اهداف جنگ و نقش‌های نظامی در طول سال‌ها تغییر کرده بود . هجوم به کشور برای مجازات عاملان حملات سال ۲۰۰۱ به چیز دیگری تبدیل شده‌بود : یک اشغال باز بی‌انتها . اسامه بن‌لادن و ملا محمد عمر ، رهبر طالبان ، بزرگ بودند و یگان‌های ویژه ضد تروریستی در کشور باقی ماندند و در حال مبارزه با یک جنگ سایه علیه القاعده و متحدان آن بودند . اما واحدهای بزرگ‌تر آمریکایی در جنگی درگیر شدند که اضطرار را برای شبکه‌ای از اهداف نظامی ، توسعه و اهداف سیاسی معاوضه کرد . تورهای رزمی به افغانستان اکنون شامل ماموریت‌های نظامی و نظامی ، از جمله برگزاری پاسگاه‌های دور افتاده ، سازماندهی پروژه‌های زیرساخت ، کمک به وزارتخانه‌های افغانستان با وظایف مانند ثبت رای دهندگان و آموزش سربازان افغان و افسران پلیس که پنتاگون اصرار داشت که یک روز مسئولیت امنیت را بر عهده گیرد .

هیچ‌کس نمی‌دانست که آن روز چه زمانی می‌تواند باشد و امید به حرکت قاطع در هر کدام از این پیشنهادها توسط کمپین در عراق تحت الشعاع قرار گرفته که پس از فرار بن‌لادن از گذرگاه‌های کوهستانی در نزدیکی توره بوره در اواخر سال ۲۰۰۱ آغاز شد . در اواسط سال ۲۰۰۸ ، زمانی که تیم کاکس وارد شد ، ایالات‌متحده بیش از ۱۴۰، ۰۰۰ نیروی نظامی در عراق و در حدود ۳۳۰۰۰ سرباز در افغانستان داشت . بسیاری از آن‌ها در یک مجمع‌الجزایر از مناطق روستایی کوچک زندگی می‌کردند که در اطراف آن طالبان مدت‌ها پیش کمین کرده و بمب‌های مخفی‌شده را کار گذاشته بودند . این encirclement گشت‌های زمینی را به خطر انداخته و در بعضی جاها جاده را غیر ممکن ساخته بود . این پست‌ها توسط replenishments که با چتر صرفنظر کرده یا با فرستادن هلیکوپتر ، خودشان در منبع کم ، حفظ شدند ، حفظ شدند . در تمام این مدت ، ایالات‌متحده ، که با دشمنان در حملات تروریستی و جنگ‌های چریکی استاد بود ، با تاکید بر حفاظت از غیر نظامیان و ارائه خدمات در عین حال سخت‌تر کردن قوانینی که چگونگی مبارزه نیروهای نظامی را دیکته می‌کرد ، با تاکید بر حفاظت از غیرنظامیان و ارائه خدمات ، زمینه را آزمایش کرد . یک عبارت از ویتنام دوباره به جریان افتاد - " قلب و ذهن " - حتی به عنوان واحدهای نظامی سخت و مقاوم در حالی که بخش‌های بزرگی از زمان خود را صرف محافظت از پاسگاه‌های خود کرده و خود را در سرزمین‌های دور و ناهموار نگهداری می‌کردند . آرگوی darker که در طبقات پایین رواج داشت. افغانستان " جنگ رفاه " بود ، پاسگاه‌های دورافتاده که اغلب در نزدیکی روستاهای resentful خارجی ساخته می‌شدند، " اسفنج گلوله " بودند .

ذهن نظامی مکان را انتخاب کرده بود . تاکتیک‌های استاندارد نظامی باید از آن دفاع می‌کرد . نیروهای نظامی پست‌های کوچک‌تر را بنا کردند تا ساکنان آن‌ها بتوانند بیشتر از بس‌تر رودخانه مراقبت کنند و از یکدیگر با مسلسل و شلیک خمپاره استفاده کنند . مقامات ناتو در مورد ایجاد اتحاد بین دولت و مردم سخن می‌گویند . حضور آمریکایی‌ها در کورنگال بیش از لشکرکشی دیپلماتیک را حس می‌کرد که با ایده‌های حفاظت از جمعیت یا جلب قلوب و اذهان همگام بود .


منبع سایت سربازی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.