حامیان مالی هر چیزی را در مورد خودشان به اشتراک نمیبرند . اما Waverman ، رهبر خوشه دیگری ، به همکاران خود در مورد سخنرانی stirring سخنرانی که پسرش در مورد سوریها نوشته بود ، گفته بود که زمانی که یک زن دیگر او را متوقف کرد ، به او کمک میکردند .
تبلیغ
آیا آنها میدانند که ما یهودی هستیم ؟ " او پرسید : " " " هر کسی مهلت دارد : پس از یک سال ، تعهد حامیان به پایان میرسد و انتظار میرود که خانوادهها خودکفا شوند . اجاره Toronto بالا است ، و the ممکن است قادر به اقامت در آپارتمانی نسبتا ً ارزان که حامیان یافتهاند نباشند - اجاره ماهانه ۱۴۰۰ دلار کانادا یا حدود ۱۱۰۰ دلار است - حتی اگر آقای احمد شغلی پیدا کند .
خانم استارک به این دلیل خوش بین بود که در نسخههای دیگر این داستان زندگی کرده بود . تقریبا ً چهار دهه پیش ، به عنوان معلم جوان جغرافیا ، او به اولین موج جمعی حمایت خصوصی کانادا پیوست که در آن شهروندان دهها هزار ویتنامی ، کامبوج و Hmong را اسکان دادند . او به حمایت از سه برادر ویتنامی و خانواده کامبوج کمک کرد و بعدها در مراسم ازدواج آنها شرکت کرد ، تولد فرزندان آنها را جشن گرفت و آنها را تماشا کرد که در تورنتو ، شهری چنان متنوع بودند که نیمی از جمعیت آن خارجی هستند . اکنون برخی از پناهندگان سابق جنوب شرق آسیا با حمایت از سوریها ، این چرخه را تکمیل میکنند .
خانم استارک ، مانند بسیاری از حامیان ، بر این باور است که کشورش به ویژه برای اسکان مجدد پناهندگان ، با ابعاد وسیع ، سیستم رفاه اجتماعی قوی و دولتی که بر چند فرهنگی تاکید دارد ، مناسب است . کانادا مانند حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر یا حملات پاریس و یا حتی حمله به مقیاس کشتار شبانه Orlando ، متحمل اقدامات تروریستی نشده است . و تنها با یک مرز زمینی ، مهاجرت غیرقانونی کوچک و یک دهم جمعیت ایالاتمتحده ، کانادا برای مهاجران گرسنه است . مقامات در سراسر کشور درخواست کردهاند که پناهندگان سوری را به استان خود بیاورند .
Ratna omidvar ، که در سوریه ، گروهی که با حامیان سوریه بازی میکند ، گفت : " ما یک حادثه جغرافیا و تاریخ هستیم . "
مخالفت با این هجوم نسبتا ً خاموش بودهاست . حزب محافظهکار بحث میکند که کشور در حال حاضر پناهندگان بیشتری نسبت به آنچه که میتواند فراهم کند ، اما از پذیرش سوریه حمایت میکند . برخی از کاناداییها شکایت دارند که کشور باید از اول خود مراقبت کند و فصلهای جدید سربازان of ، یک گروه ضد مهاجر اروپایی ، در ماههای اخیر از بین رفتهاند . چند حادثه با هدف خواندن " سوریها " در حال خواندن " سوریها به خانه و مردن " در یک مدرسه در کالگری ، حمله اسپری فلفل به مراسم استقبال از پناهندگان ، محکومیت گسترده را برانگیخت .
یکی از شبهای ماه مه ، سه هفته بعد از تولد جولیا ، خانم استارک با یک میز پلاستیکی برای بالکن ایستاد و بچه را بغل کرد . نوه جدیدی داشت ، اما بیشتر وقتش را با جولیا سپری کرده بود . بازنشستگان بعد از پخت ، برای خوشآمد گویی به یک بره تازه کشتهشده در چهلمین روز او ، در حال برنامهریزی برای استقبال از روش سوریه بودند . او گفت : " در همین حال ، آقای احمد یک عادت جدید را به فرزندی پذیرفته بود : " هنگامی که من به اینجا آمدم ، مردانی را دیدم که کارهایی را انجام میدادند که زنان در سوریه انجام میدادند ." و من فکر کردم ، بله ، البته ، من هم همین کار را خواهم کرد ." بیشتر پناهندگان در این مقاله سوریه را در سال ۲۰۱۳ در طول جنگ بین رژیم اسد و شورشیان ترک کردند .)
منبع سایت سربازی
زمانی که Muaz و Sawsan Ballani و پسر ۲ ساله شان در ماه فوریه به این جا رسیدند ، آنها چنان احساس گیجی و تنهایی کردند که sponsors به ویژه مشتاق پرورش آنها شدند . آقای Ballani ۲۶ ساله زمانی در فروشگاه لباس پدرش کار کرده بود که از خانه آنها بیرون کشیده شدهبود . اکنون با نشان دادن تصویری از برادر بزرگتر خود ، خود را به حامیان خود معرفی کرد : یک عکس فوری لبخند بر لب ، بلکه تصویری از مرد جوان که مرده بود و خون از بدنش جاری بود. ( آقای Ahmed معتقد بود که برادرش در درگیری بین رژیم و اپوزیسیون دستگیر شدهاست ، اما در هرج و مرج درگیری ، او نتوانست بیشتر از آن یاد بگیرد ) . میخوای بازی Jays آبی رو انجام بدی ؟ او با صدای بلند به پسرک گفت که ماجد که زیر موهای سیاهش به او نیشخند زد . سپس او به والدین خود مراجعه کرد و گفت: " این پول هزینه دارد، اما حامیان شما بابت آن پول پرداخت خواهند کرد ، زیرا این مساله مهم است ."
advertisement
The چنان به خرج داده بودند که benefactors گاهی نگران این بودند که آیا به اندازه کافی خرید میکنند یا نه . او بعدا ً توضیح داد : " حامیان مالی برای پولی که به ما میدهند ، کار میکنند و ما نمیخواهیم آن را در زباله بیاندازیم ."
خانم استارک قبل از رفتن ، مقدار مناسب Tylenol را برای دختر این زوج ، Zahiya که تب داشت ، توضیح داد . او و دوقلویش در حال حاضر اتوبوس مدرسه شان را صرف تبادل درسهای زبانی با دو برادر چینی کردهاند ، که به اشیا اشاره میکنند و آنها را نامگذاری میکنند . یک روز پس از اینکه والدین آنها سعی کردند بعد از یک قرار دندانپزشکی کودکان را به خانه بازگردانند ، کودکان سوری از بازگشت به مدرسه برای زمان باقیمانده امتناع کردند .
واژههای انگلیسی شروع به بیرون آمدن از دهان بچههای بزرگتر کردند ، اما حامیان مالی و پناهندگان بالغ میتوانستند بدون کمک یکدیگر را درک کنند ، و اغلب با اتکا به ژست میگرفتند و یا برنامههای ترجمه balky . حتی هنگامی که گروهها از مترجم استفاده میکنند ، اغلب به تواضع و نزاکت کانادایی و سوری گرفتار میشوند ، بنابراین تمایلی به تحمیل آن ندارند . خانم احمد ، که تحصیلات کلاس اول را داشت و به دلیل اینکه با یک نوزاد تازه متولد شده بود ، به کلاس انگلیسی نرفته بود ، گفت که نمیتواند ارتباط برقرار کند .
Sawsan و Muaz Ballani ، که در مرکز ، با حامیان کانادایی خود ایستاده بودند .
اعتبار
دامون Winter / نیویورکتایمز
تصویر
Sawsan و Muaz Ballani ، ایستاده در مرکز ، با sponsors.Cred itDamon کانادایی / نیویورکتایمز ، نیویورکتایمز
او گفت : " گاهی اوقات احساس میکنم دارم عقلم را از دست میدهم " ، زیرا احساس نزدیکی به حامیان مالی داشت ، اما حتی نمیتوانست چیزهای کمی درباره کودک به آنها بگوید .
با این حال ، برخی از گروهها با چالشهای بزرگتری مواجه هستند . برخی از مردم سوریه قبل از سفر به کانادا بدون ترس از پرش جغرافیایی و فرهنگی عقبنشینی کردهاند . سام Nammoura ، یکی از مدافعان پناهندگان در کالگری ، گفت که او چندین مورد را پیگیری میکند که در آنها کانادایی - کانادایی حامی دوستان و بستگان خود بودند و سپس آنها را بیپناه رها کردند . زوجهای دیگری نیز به عدم عدم انطباق انتظارات تبدیل شدهاند ؛ یکی از اعضای سابق خانواده سوریه ابراز تاسف کرد که آپارتمانش یک پیادهروی طبقه دوم است و فاقد یک ماشین لباسشویی است . برخی دیگر از اینکه متوجه شدند که حامیان آنها پیامهای فیس بوک و مطالب وبلاگ درباره آنها را منتشر میکنند ، شوکه شدند .
حتی زمانی که حامیان مالی و پناهندگان در زندگی یکدیگر گرفتار میشوند ، به طور کامل یکدیگر را نمیشناسند . همه خانوادهها در مورد تاریخچه آن باز نیستند ، و بسیاری از حامیان دوست دارند از بدترین چیزها خبر داشته باشند، اما نمیخواهند سوال کنند .
منبع سایت سربازی
بعضی اوقات ، حامیان به سختی دیدگاههای خود درباره نحوه تنظیم خانواده Ballanis را پنهان میکردند . در یک شام بهاره ، خانم Ballani توضیح داد که چگونه به تازگی با مترو به سفر رفتهاست ، سفری که او نمیتوانست تصور کند که چند هفته قبل آن را انجام دهد . The های محکم و محکم بر روی میز ، از او پرسیدند که چه کار دیگری ممکن است برای خود انجام دهد .
او رو به شوهرش کرد و گفت : " میخواهم یک سوال صادقانه از شما بپرسم . آیا اجازه میدهید این جا کار کنم ؟ هنگامی که آنها منتظر پاسخ بودند ، زنان کانادایی نفس خود را حبس کردند .
او گفت : " بله ، اما من اجازه نمیدهم که تو در آردن کار کنی " و افزود که حتی زنانی که به طور سنتی رفتار میکردند اغلب مورد آزار و اذیت قرار میگرفتند و آنهایی که خیلی مستقل رفتار میکردند ، بدتر بودند . خانم Ballani به جلو فشار آورد : او میخواست در دانشگاه شرکت کند و شغل خود را داشته باشد، او گفت ، یک سری اهداف برای یک زن تنها با تحصیلات کلاس هفتم . کاناداییها به هم لبخند زدند ؛ دو نفر با هم بلند شدند .
در عین حال ، حامیان نگران بودند که آنها به والدین هلیکوپتر تبدیل شوند ، همانطور که خانم Breier آن را مطرح کرد . زمانی که سوریها درسهای انگلیسی را نادیده گرفتند ( Aboudi گاهی آنها را در شب بیدار نگه میداشت ) یا یک قرار ملاقات برای خدمات دندانپزشکی اهدا شده را از دست داده بود ( یک سو تفاهم ) ، حامیان در مورد آنچه که باید بگویند ، بحث کردند و در مورد برنامه پیامرسانی اسلاک بحث کردند . آیا آنها باید هر روز صبح در آپارتمان Ballanis حضور پیدا کنند تا مطمئن شوند که آنها به کلاس میآیند ؟ Aboudi به طور مرتب چرت نمیزد و به نظر میرسید که مقدار زیادی شکر مصرف میکند - او نوشابه نوشید ، و بعضی وقتها برای صبحانه - پس باید مشاوره بدهند ؟
آقای Nammoura ، مدافع پناهندگان در کالگری ، گفت که او الگویی را در میان این پروندهها دیدهاست . کاناداییها که مسئول موفقیت پناهندگان هستند ، میخواهند تا آنجا که ممکن است به آنها کمک و جهت کمک کنند . اما بسیاری از مردم سوریه ، در نهایت بعد از سالها جنگ و فرار ، میخواهند قبل از شروع به شروع به خواندن رژیمی و جستجوهای شغلی ، نفس خود را بیرون دهند و گاهی احساس میکنند که حامیان دخالت میکنند .
زمانی که حامیان Ballani به دنبال مشاوره از یک مرکز جامعه عرب caseworker و یک مادر بزرگتر سوری بودند ، به آنها گفته شد که مجازاتهای شدیدتر برای تهدید جریمه یا از دست دادن حمایت خواهند داشت اگر این زوج راهنماییهای آنها را قبول نکنند . در عوض ، حامیان سعی کردند توازنی بر سر مسائل مانند سلامت و تحصیل داشته باشند ، بلکه در مناطق دیگر تسهیل شوند .
Muaz Ballani ، مرکز ، با دو نفر از حامیان او ، دیوید دنیس و دیوید دنیس جونیور او گفت : " اگر ما به اینجا نیامده بودیم ، میمردیم .
اعتبار
دامون Winter / نیویورکتایمز
تصویر
Muaz Ballani ، مرکز ، با دو نفر از حامیان او ، دیوید دنیس و دیوید دنیس جونیور وینتر میگوید : " اگر ما به اینجا نیامده بودیم ، میمردیم " .
Muaz Ballani به حامیان گفت : " چند هفته پیش از ماه رمضان ، Ballanis چشمانداز مدرسه را در طی یک ماه از روزه خود برداشت و گفت: " واقعا ً سخت است ؛ چرا که ما باید ۱۶ یا ۱۸ ساعت وقت داشته باشیم ."
Nurturing بدون Nagging
برخی از مسائل به همان اندازه ظریف هستند که حامیان مالی تا چه حد باید فشار بیاورند و وقتی که پناهندگان نمیتوانند جواب منفی بدهند. آیا سوریها باید نزدیک به حامیان مرکز شهر یا در محلههای خارج از حلقه با Easterners بیشتر در مرکز شهر زندگی کنند - و حق تصمیمگیری بدون مشورت با آنها را دارد ؟ کاناداییها دهها هزار دلار برای هر خانواده تازهوارد افزایش میدهند ؛ چه کسی کنترل اوضاع را در دست دارد ؟
برخی نگرانند که حامیان با نیروی شور و اشتیاق خود بر پناهندگان برتری دارند . کمال Al ، یک استاد روزنامهنگاری در دانشگاه Ryerson که اصالتا ً اهل یمن است ، گفت که او متوجه لحن patronizing شدهاست ، درست مانند زمانی که برخی حامیان بر داوطلب شدن خود در رسانههای اجتماعی تاکید کردند .
منبع سایت سربازی
کری با پسر بزرگتر خانواده محمد ، Mohammad.Cred itDamon وینتر ، New York Times
او نوشت : "من مشتاق هستم که همه جوانب تجارت را از جوراب گرفته و قفسهها را به استراتژیهای بازاریابی و عادتهای خرید کانادایی بپردازم " . او در حال توصیف تجربه کاری خود در طول سه سال اقامت خود در آردن نوشت : " من به عنوان یک پناهنده باید هر جا که بتوانم کار کنم ."
" ده بار دیگر ! او در حین رانندگی به او گفت : " او به او گفت که آنها برای مصاحبه رانندگی میکنند .
زمانی که به او موقعیت نیمهوقت پیشنهاد شده بود ، حامیان مالی هیجانزده بودند . اما چند روز بعد ، او the را فراخواند تا بگویند که آن را پایین خواهد آورد . او گفت : " او با گرفتن پول از خانه حامی مالی خود دست و پنجه نرم میکرد ، دیگران برای کمک به خانوادهاش آمده بودند و " واقعا ً سخت بود که در این مورد استقبال کنیم . " اما او میخواست گزینههایی مانند تبدیل شدن به یک مکانیک را در نظر بگیرد . او بعدها گفت : " در سوریه یا آردن ، او هرگز برای انتخاب کردن کار خود آزادی نداشته است ."
تبلیغ
او گفت که او نمیخواهد تا زمانی که انگلیسی اش را بهبود بخشد ، شغلی بگیرد ، زیرا او خواهان لطف و احسان بیشتر نیست . وی افزود : "در سوپر مارکت ، قادر به پاسخ دادن به سوالات اولیه از سوی مشتریان ، " من یک مسئولیت به کارفرمای خود خواهم بود . " او بعدا ً گفت که او از دیدن این کار سخت ناراحت شده بود ، اما اغلب پس از اینکه این کار را انجام داده بود دستپاچه شده بود . Sawsan در سن ۱۶ سالگی با ازدواج برنامهریزیشده ازدواج کرد و به دلیل بمبگذاری و کمبود برق به سرعت فرار کرد ؛ یک ماه بعد ، آنها گریختند . از آن زمان تا کنون، او خانوادهاش را ندیده است .
این زوج در جردن در حالی که در یک خانه پر از افراد زیادی خوابیده بودند و نه تختخواب یا پتو ، و مورچههایی که بر روی پسرشان به نام عبدالرحمان ، پس از برادر مرده آقای Ballani و ملقب به Aboudi میخزیدند ، به سر میبردند . او گفت که یکی از برادران آقای Ballani هنوز در خانه جردن گیر افتاده بود و بیوه برادرش در پارکی در سوریه زندگی میکرد و سه فرزندش را برای غذا جمعآوری میکرد .
احمد محمد ، پسر عبدالله و Eman محمد ، با مارک Blumberg .
اعتبار
دامون Winter / نیویورکتایمز
تصویر
احمد محمد ، پسر عبدالله و Eman محمد ، با مارک Blumberg.Cred وینتر ، وینتر ، نیویورکتایمز
او گفت : " اگر ما به اینجا نیامده بودیم ، میمردیم . "
حامیان این خانواده به عنوان بیشتر افراد غریبه به یکدیگر معرفی شدند - چند تن از همکاران سابق ، دوست یک دوست . " Helga Breier "، مشاور تحقیق بازار و یکی از سازمان دهندگان ، تابستان گذشته ، هنگامی که احساس میکرد در طول تعطیلات مدیترانهای با رنج و عذاب از روی آب ، احساس ناراحتی میکند ، به حمایت مالی کشیده شد .
Ballanis به تحریک محرک اصلی تبدیل شدند . آنها با هم یک آپارتمان روشن در نزدیکی خانه شان پیدا کردند و برهنگی را رد کردند - خانواده کمی خرت و پرت با پوسترهای شاد و برچسبها که همه چیز را به زبان انگلیسی برچسب میزدند : لامپ ، گنجه ، دیوار ، در . این زوج تقریبا ً هیچ انگلیسی صحبت نکردند ، بنابراین به آقای Ballani آموزش دادند تا به جایی که باید برود ، تدریس کنند ، حامیان به او کمک کردند تا از این مسیر عکس بگیرد . هنگامی که Aboudi در بخش مراقبت روزانه کجخلقی میکرد ، با او نشستند تا مادرش بتواند در کلاس زبان بماند . این زوج غذای مفصلی در خاور میانه تهیه کردند - از شما وعده غذا برای حامیان مالی دادند و اغلب از مداخلات خود استقبال کردند . آقای Ballani یک کلاه Maple در تورنتو به تن کرد که هر روز یک روز میپوشید و همسرش با سرعت روی یک toboggan کار میکرد .
advertisement
منبع سایت سربازی
و همکارانش این ایده را رد کردند و گفتند که آنها میترسیدند که اگر تعداد زیادی از کلاسها از دست بدهند , این زوج سهمیه خود را از دست خواهند داد . قطار به سرعت نرم شد . واضح نبود که آنها چه آزادی زیادی برای ابراز مخالفت با دیگران داشتند ; به نظر میرسید مایل نیستند چیزی جز سپاسگزاری را اعتراف کنند .
او صبح آن روز گفت که او و شوهرش هرگز عقاید مختلفی از حامیان مالی نداشته اند . او افزود : " ما هرگز احساس نکردیم که به ما میگویند چه کار کنیم . "
یک هفته دیگر , گروه تمدید شده برای پیکنیک جمع شدهبودند , اولین جشن تولد کسی بود که برای شرکت در پیکنیک انداخته بود . او عمیقا ً تحتتاثیر این حرکت قرار گرفت . او در مصاحبهای گفته بود : " زندگی انسانی در اینجا ارزش دارد . " " شما میتوانید همه جا آن را احساس کنید . "
اما مکالمه در مهمانی به خویشاوندان او در سوریه تبدیل شد و به نظر میرسید که به نظر میرسد که کاناداییها میتوانند کیک را ارائه کنند . مانند بسیاری از تازه واردان , او به طور منظم تماسها و متنها را از اعضای خانواده , برخی در تنگههای دلخراش دریافت میکند , همانطور که گزارشهای خبری حاکی از گرسنگی در بازگشت به خانه و کشتار دستهجمعی در مدیترانه است .
او بعدها درباره حامیان گفت : " من واقعا ً از آنها ممنونم , من نمیخواهم آنها اشتباه کنند . " " " " " " " " " " " " " " " " " " " " " " " " " " " " " " " " " " " " " " " " " " و " " " " " " " " " " " " " " " "
حامیان مالی نیز بر روی آن کار میکردند و به دیدار برادر ناتنی اش در اردن با گروه اسپانسر دیگر تورنتو و تلاش برای انجام تشریفات اداری کمک میکردند . در اواخر بهار خبر داشتند : بستگان او ممکن است به پایان سال برسند .
او بسیار خوشحال بود و شروع به برنامهریزی برای نشان دادن بستگان خود در شهر کرده بود . این بار , او راهنمایی خواهد بود .
تبلیغات
او گفت : " اکنون نوبت من است که کمک کنم. "
در راه خود
سه ماه پس از اولین ملاقات ناشیانه با کری و سایر حامیان هتل فرودگاه , آنها در یک آهنگ تولیدی کلیک کرده بودند و سریعتر از هر کسی که انتظار میرفت به کانادا میرسید .
آنها به پیکنیک رفتند و از آبشار نیاگارا شروع به پایکوبی کردند و در یک جشنواره بهاره به پایکوبی پرداختند . این دختران مدال افتخار دانشجویان را دریافت کردند . بیان , که بزرگتر از پسران بود , به خیابانهای آردن حمله کرد و اکنون در حال کتک زدن دوندگان از مدارس سراسر شهر بود . زمانی که حامیان مالی به تدریس زبان غیر رسمی آمدند , احمد , کودک سهساله , دوست داشت عبارات جدیدی را در زبان انگلیسی امتحان کند , مانند " کار خوب ! "
هنوز هم شوک فرهنگی وجود داشت . وقتی عبدالله محمد بچهها را به یک استخر اجتماعی برد , با زنی که بیکینی پوشیده بود برخورد کرد . او بعدها گفت : " من فرار کردم . " من هرگز آن را قبلا ً ندیده بودم . "
او یک هنرمند به نام سوزان استیوارت , با فهرستی بیپایان از فعالیتها برای خانواده و تبادلات ایمیل طولانی با معلمان کودکان بود . در طول بازگشت او به درس زبان انگلیسی , او به حیاط و به بچهها دستور داد که بین حلقهها و کلمات جدید جایگزین شوند . حامیان دیگر گفتند که او خیلی بیرحم بود , به همین دلیل بود که خانواده پیشرفت زیادی کرده بودند .
هنگامی که محمد اعظم علاقه خود را به کار اعلام کرد, جان استوارت با کمک به او برای پیدا کردن شغل , مصرف شد . از همه تستها برای خانواده - و , با گسترش , حامیان - این شاید مهمترین آنها بود . به همین دلیل , استوارت استوارت یک مشاور تسویه عربی برای مشاوره با محمد محمد پیدا کرد و او را به یک نمایشگاه شغلی برای پناهندگان کشاند که در آنجا با صاحب یک سوپرمارکت سوری صحبت کردند . پس از آنکه او را برای یک مصاحبه دعوت کرد , رابرت استوارت از یک پرسشنامه که به او کمک کرده بود, رزومه تهیه کرد .
کری با پسر بزرگتر محمد , محمد .
منبع سایت سربازی