تلفات انسانی
۲۲ ژوییه ۲۰۰۷
سرعت و وسعت این قتل گیجکننده است . برخی از اعضای خانواده خانوادههایی که با بمب کنار گذاشته شده بودند , پایان ماه رمضان را در بغداد جشن گرفتند . چهل و نه کشته در فرودگاه استانبول در افغانستان . نه ایتالیایی , هفت دانشآموز ژاپنی , سه دانشجو در دانشگاههای آمریکایی و یک زن محلی در سهماهه دیپلماتیک داکا , بنگلادش . اجساد روی یک اتوبوس در سومالی , در یک مسجد و کلوب ویدیویی در کامرون , در یک مقبره در عربستانسعودی انباشته شد .
تمام این قتلعام در یک هفته , یک هفته از تابستان در چیزی بود که شبیه جریان بیپایان حملات تروریستی بود . اورلاندو و بیروت . پاریس و نیس , اتین - دو , فرانسه . آلمان و ژاپن و مصر . هر بمب یا گلوله سوراخ شده در خانهها و جوامع .
ما دو هفته در ماه مارس , زمانی که حملات پروفایل بالا صورت میگرفت , توقف کردیم و به جاهایی که تقریبا ً روتین شده بودند حمله میکردند . در آن دوره ما چهار مرد , زن و کودک را شمارش کردیم که در قتلهای دستهجمعی با اهداف نرم در شش کشور قطع شدهبودند .
هشت زوج با هم کشته شدند .
محمد و محمد نوید نوید سه ماه پیش با یکدیگر ازدواج کردند تا در یک پارک در پاکستان قدم بزنند .
لاهور - محمد نوید
استفانی و جاستین فینچ , حسابدار که در دانشگاه وندربیلت زندگی میکردند و در بروکسل زندگی میکردند , تازه مادرش را در فرودگاه رها کرده بودند .
فرودگاه
یکی از فیلمهای ترکی به نام " مادر من " , در مورد عواقب ناشی از جنگ , به نام " مادر من " , در حال بازگشت از سینما بود .
این دو با هم در دبیرستان جمع شدند . او در سالنامه خود نوشت : " من هرگز تو را تنها نمیگذارم . " من همیشه کنار شما هستم و با شما خواهم ماند . "
حالا کنار هم دفن شدهاند .
آنکارا - - - - - -
آنها در ۲۱ مارس در یک میدان عمومی در آنکارا پایتخت ترکیه کشته شدند . آن روز افتتاحیه این دو هفتهای بود - روزی که در آن چند تن دیگر در سه هتل " گرند " بسام , ساحلعاج , به حمله پرداختند . تا ماه مارس ۲۰۱۱ , افراط گرایان وابسته به القاعده , بوکو حرم , آزادی کردستان , دولت اسلامی و طالبان به مسجدی در نیجریه حمله خواهند کرد ; یکی از خیابانهای استانبول , پاکستان ; یک اتوبوس در پیشاور , پاکستان ; پارکی در پیشاور , پاکستان ; و فرودگاه بروکسل و ایستگاه مترو .
حملات از ماه مارس تا مارس ۲۰۱۰
بروکسل
اروپا
در بروکسل بلژیک کشته شد
ایستگاه مترو
فرودگاه
۳۱ مارس
آسیا
در آنکارا کشته شد
میدان عمومی
۳۱ مارس
در پیشاور کشته شد
باس
۳۱ مارس
کشته شد
استریت
۳۱ مارس
ترکیه
عراق
شاه در لاهور کشته شد
پارک
۳۱ مارس
پاکستان
کشته شد
ورزشگاه فوتبال
۳۱ مارس
آفریقا
کشته شد
مسجد
۳۱ مارس
هندی
اقیانوس
نیجریه
عاج
ساحل
" گرند بسام " کشته شد.
تفریحگاه ساحلی
۳۱ مارس
ما به همه این مکانها رفتیم تا هر فرد را ردیابی کنیم تا بشریت را از دست بدهیم و به نگرانیهای خواننده بپردازیم که همه قربانیان تروریسم به همان اندازه درمان نمیشوند . زندگی یک زندگی است , هر جا که کوتاه باشد .
ما میخواستیم ببینیم چه ارتباطاتی یا تفاوتهایی که ممکن است در میان قربانیان بیابیم , بلکه برای تعمیق درک اثرات موج تروریسم که برای تعریف روزهای ما آمدهاست . ما نزدیکترین خویشاوند زنده را حساب میکردیم : افرادی که پدر و مادر خود را از دست داده بودند .
بیش از ۸۰۰ تن از قربانیان , جوان و مسن , پشت سر والدین گذاشته شدهاند که زبان سوگواری آنها در سراسر مرزها ترجمه میشود .
منبع سایت سربازی
من و دوست دخترم یکبار دو غاز نر را دیده بودم که بر سر یک غاز ماده میجنگیدند ، با خشم squawking میکشیدند و آب را با بالهای خود میکوفت و با bills به گلوی یکدیگر grappling . از انجایی که ( هیچ جرمی ) همه غازها به طور یکسان به نظر میرسند ، سخت بود که بگوییم کدام غاز برنده شد ، مهاجم یا مدافع ، اما من میدانستم که میخواستم غاز باشم که با آن دختر به پایان رسید ، نه کسی که به خاطر شکست مفتضحانه بوق زده بود.
خدا را شکر که بالاخره همسر این مرد با یکی از همکاران او ظاهر شد . هر دو نویسنده یک برنامه تلویزیونی بودند که به ما اطمینان دادند که هرگز ندیده ایم ، که هر سهشنبه برای تماشای اپیزود جدید با هم جمع شدند . همه آنها آدمهای جالبی بودند ، ما آنها را دوست داشتیم . اما ما همچنین نتوانستیم شخصیت را درهم بشکنیم .
ما نسبت به این طرح کاملا ً آگاه و نامطمئن بودیم ، اما حالا که بازی خصوصی ما به یک تجربه کنترلنشده تبدیل شدهاست که شامل افراد دیگر میشود، ما خود را متعهد میدانیم . واقعی شده بود .
پس از اینکه ژست خود را در برابر یک شخص ثالث نگه داریم ، ما را مجبور کرد که خود را دوباره معرفی کنیم - و از یکدیگر بپرسیم ، " خب ، شما چه کار میکنید ؟ " و " شما در چه محله زندگی میکنید ؟ " و ما باید سعی میکردیم بدون اینکه خستهکننده باشیم پاسخ دهیم ، و دوباره به پاسخهای یکدیگر پاسخ دهیم .
دوست دخترم بعدها گفت که مطمئن است این عمل را ۱۵ دقیقه در صورت عدم حضور این افراد غریبه متوقف خواهد کرد . همچنین نقش ما را به واقعیت محدود کرده بود؛ او مجبور بود بیشتر به طور واقعبینانه لاس بزند ، و من را مثل یک غریبه در یک بار درمان میکرد ، با کمی نگرانی و احترام ، به جای اینکه مرا به جای خود دعوت کند که بعد از یک نوشیدنی یا با من در حمام سکس داشته باشد .
درست قبل از اینکه سه دوست جدید ما آنجا را ترک کنند ، وکیل هر کدام از کارتهای خود را به ما داد و گفت : " من هر سهشنبه در اینجا هستم ، اگر میخواهید باشگاه کتاب ما را به حال خود نگه دارید ."
تبلیغ
من فکر کردم که او به من یک " شانس خوب " یا " تبریک " داد .
بعد از رفتن آنها ، از دوست دخترم پرسیدم که اجازه میدهد به من پول بدهد . خیلی نگران بودم ( و وقتی که او قبول کرد ) ، همان طور که قبلا ً برای اولین بار با او ملاقات میکردم هیجانزده بودم .
اجازه دهید پرده احتیاط را بر روی نتیجهگیری عصر رسم کنیم ، مگر اینکه بگوییم که این یک تجربه منحصر به فرد است که با دوست دختر خود سکس ، مستی و سکس داشته باشد .
این درباره قطع رابطه نبودن یک رابطه نبود . من لزوما ً این بازی خاص را به دیگران توصیه نمیکنم .
آنچه که من توصیه میکنم این است که آن چه که برای ما انجام داد این است : به ما یادآوری کرد که علیرغم این پندار که ماهها ما با هم بودهایم ، دوست دخترم و من هنوز برای یکدیگر عجیب هستیم .
گذشته نسبت به یکدیگر داستانهایی در رابطه عاشقانه و جنسی دارند ، و به من یادآوری میکند که او یک فرد کامل است که من تنها یک نمونه از او را میشناسم ، با سابقه طولانی روابط ، بهمن و تخیل ، یک طیف کامل از میل ، که بسیاری از آنها ممکن است برای من نامریی باشند .
این ترسناک اما هیجانانگیز است . راحت بودن آسان است و تصور کنید که گروه محدود شما به شما این اجازه را میدهد که ببینید ( یا تنها کسی که به آن نگاه میکنید ) تنها چیزی است که وجود دارد . لیست انتظار را امضا کنید
در هر هفته ، Caity ویور یک سوال بیپاسخ و احتمالا ً بدون سوال در فرهنگ و فرهنگ عامه را مورد بررسی قرار میدهد . من برای این مرد شروع کرده بودم و احساس تاسف میکردم ( چون او هیچ ایدهای نداشت که او یک بازیگر پشتیبان در بازی خصوصی ما بوده باشد) ، اما من امیدوار بودم که هیچ شانس واقعی با او نداشته باشم ) ، اما همچنین از او متنفرم و میخواهم او را در نبرد انتخاب کنم .
منبع سایت سربازی
فقط برای امشب وانمود کنید که مرا نمیشناسید
اعتبار
برایان Rea
تصویر
CreditCreditBrian Rea
نویسنده: تیم Kreider
۹ فوریه ۲۰۱۸
Leer و espanol
مانند بسیاری از زوجها ، دوست دخترم و من موافقم که روز ولنتاین یک تعطیلی تجاری است . در سال گذشته هیچ یک از ما نمیخواستیم هر کاری که به طور سنتی رمانتیک بود انجام دهیم ، مثلا ً برای یک شام رویایی بیرون برویم . در عوض ما میخواستیم که کار افتضاح آمیزی انجام دهیم .
ما لیستی از فعالیتهایی که به تدریج بررسی شده بودیم را داشتیم و از چند احتمال صحبت کردیم . ما روی یکی از پیشنهادها خود مستقر شدیم : ما به جایی میرفتیم که هیچ یک از ما رفت و آمد نداشتیم ، وانمود میکردیم که غریبه هستیم ، و من سعی خواهم کرد او را بلند کنم .
ما به مدت هشت ماه با یکدیگر دوست بودیم ، به اندازهای که با هم راحت باشیم . راحت بودن یکی از لذت بردن از یک رابطه بلند مدت است : مجبور کردن اولین قسمت جلو ، گرفتن takeout و تماشای تلویزیون ، خستهکننده بودن با هم . این یک حس آسودگی است که نباید " در حالت غیر جذاب بودن " احساس آزادی داشته باشید و یا یکی از neuroses عجیب خود را بدون نگرانی به نمایش بگذارید ، بدون این که شخص دیگری حقیقت را در مورد شما درک کند .
اما این یک خطر روابط نیز محسوب میشود : شما میتوانید شریک زندگی خود را پذیرفته و دست از تلاش برای تحتتاثیر قرار دادن آن رها کنید . زوجها فراموش میکنند که چطور لاس بزنند ، یا اینکه برای هر کس دیگری جذاب هستند ، و با هم خودشان را خسته میکنند . تا آن روز معلوم میشود که یکی از آنها دارای یک زندگی پنهانی کامل است : یک داستان یا مکاتبات شهوانی ، یک kink پنهان ، یا یک واژه یا جنس غیر منتظره .
advertisement
هیچ کدام از ما در نقش بازی کردن به کار نرفته ایم؛ ما در سناریوهای دانش آموزان / استاد ، متقاضی / کارفرما ، یا سناریوها / slave / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / ما قرار نبود وانمود کنیم که دیگران هستیم ؛ ما قرار بود در یک واقعیت موازی که قبلا ً یکدیگر را ندیده بودیم ، خودمان باشیم .
هر دو نگران بودیم که ممکن است احساس حماقت کنیم و میخواهیم کار را ترک کنیم . بعد از چند دقیقه سکوت برقرار شد . او روز بدی داشت و من به او گفتم که اگر حالش خوب نباشد میتوانیم به تعویق بیندازیم ، اما او تصمیم گرفت که تظاهرات کند. ما برخی از کلمات رمزی را ایجاد کردیم : یکی به عنوان هشدار و دیگری برای تماس با همه چیز .
برای ملاقات با دوست دختر خودم ، من عصبی بودم . ترسیده بودم که چه لباسی بپوشم . انتخاب یک چهارپایه که مملو از احتمالات و اشکالات به عنوان یک حرکت شطرنج است . در پایان من روی یک چهارپایه که دو دور از یک نفر در انتهای بار قرار داشت نشستم و دوست دخترم را برای نشستن کنار او یا من انتخاب کردم . من کتابی را که آورده بودم بیرون آوردم ، " آتش ملایم " ( که گوینده آن هم چنین وانمود میکند که کس دیگری است ) ، و منتظر ماند .
او گفت : " وقتی او رسید ، او مرا با گرفتن چهارپایه کنار آن مرد دیگر زخمی کرد و گفت : " من نمیتوانستم یک نفر را کنار شما بردارم و گفت که او حتی در آن طرف بار نشستن در نظر گرفته بود و از آنجا به من نگاه میکرد .
هیچ ایدهای ندارم که چطور کسی را در کنار یک میله انتخاب کنم و بی شک خودم را لکهدار و لکهدار کرده باشم .
Editors
آیا کلیسایی میتواند در ۱۶۷۷ میلادی تاسیس شود ؟
چگونه یک Crackdown در MS - ۱۳ از دانش آموزان دبیرستان بیگناه شناخته شد
هر ساختمان در هر بلوک : Time Time از دهه ۱۹۳۰ نیویورک
advertisement
باید به این نکته اشاره کرد که دوست دخترم ، ام ام ، شهوتانگیز است . او از مدتها پیش از مردانی خسته شدهبود که به شکاف او خیره شده بودند و اکنون با لباسهای سیاه سنگین و لوازم مسی بزرگ که شبیه به قطعات ماشین یا اشیا غیر عادی به نظر میرسند ، لباس میپوشند . بنابراین هنگامی که او روی چهارپایه خود نشست ، پیراهنی بیآستین و بیآستین پوشیده بود که به پستانهای او چسبیده بود و شکمش را برهنه کرده بود . دامنش را با an زاویهدار کرد که تنها به احساسش اضافه شدهبود .
منبع سایت سربازی
فقط برای امشب وانمود کنید که مرا نمیشناسید
اعتبار
برایان Rea
تصویر
CreditCreditBrian Rea
نویسنده: تیم Kreider
۹ فوریه ۲۰۱۸
Leer و espanol
مانند بسیاری از زوجها ، دوست دخترم و من موافقم که روز ولنتاین یک تعطیلی تجاری است . در سال گذشته هیچ یک از ما نمیخواستیم هر کاری که به طور سنتی رمانتیک بود انجام دهیم ، مثلا ً برای یک شام رویایی بیرون برویم . در عوض ما میخواستیم که کار افتضاح آمیزی انجام دهیم .
ما لیستی از فعالیتهایی که به تدریج بررسی شده بودیم را داشتیم و از چند احتمال صحبت کردیم . ما روی یکی از پیشنهادها خود مستقر شدیم : ما به جایی میرفتیم که هیچ یک از ما رفت و آمد نداشتیم ، وانمود میکردیم که غریبه هستیم ، و من سعی خواهم کرد او را بلند کنم .
ما به مدت هشت ماه با یکدیگر دوست بودیم ، به اندازهای که با هم راحت باشیم . راحت بودن یکی از لذت بردن از یک رابطه بلند مدت است : مجبور کردن اولین قسمت جلو ، گرفتن takeout و تماشای تلویزیون ، خستهکننده بودن با هم . این یک حس آسودگی است که نباید " در حالت غیر جذاب بودن " احساس آزادی داشته باشید و یا یکی از neuroses عجیب خود را بدون نگرانی به نمایش بگذارید ، بدون این که شخص دیگری حقیقت را در مورد شما درک کند .
اما این یک خطر روابط نیز محسوب میشود : شما میتوانید شریک زندگی خود را پذیرفته و دست از تلاش برای تحتتاثیر قرار دادن آن رها کنید . زوجها فراموش میکنند که چطور لاس بزنند ، یا اینکه برای هر کس دیگری جذاب هستند ، و با هم خودشان را خسته میکنند . تا آن روز معلوم میشود که یکی از آنها دارای یک زندگی پنهانی کامل است : یک داستان یا مکاتبات شهوانی ، یک kink پنهان ، یا یک واژه یا جنس غیر منتظره .
advertisement
هیچ کدام از ما در نقش بازی کردن به کار نرفته ایم؛ ما در سناریوهای دانش آموزان / استاد ، متقاضی / کارفرما ، یا سناریوها / slave / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / ما قرار نبود وانمود کنیم که دیگران هستیم ؛ ما قرار بود در یک واقعیت موازی که قبلا ً یکدیگر را ندیده بودیم ، خودمان باشیم .
هر دو نگران بودیم که ممکن است احساس حماقت کنیم و میخواهیم کار را ترک کنیم . بعد از چند دقیقه سکوت برقرار شد . او روز بدی داشت و من به او گفتم که اگر حالش خوب نباشد میتوانیم به تعویق بیندازیم ، اما او تصمیم گرفت که تظاهرات کند. ما برخی از کلمات رمزی را ایجاد کردیم : یکی به عنوان هشدار و دیگری برای تماس با همه چیز .
برای ملاقات با دوست دختر خودم ، من عصبی بودم . ترسیده بودم که چه لباسی بپوشم . انتخاب یک چهارپایه که مملو از احتمالات و اشکالات به عنوان یک حرکت شطرنج است . در پایان من روی یک چهارپایه که دو دور از یک نفر در انتهای بار قرار داشت نشستم و دوست دخترم را برای نشستن کنار او یا من انتخاب کردم . من کتابی را که آورده بودم بیرون آوردم ، " آتش ملایم " ( که گوینده آن هم چنین وانمود میکند که کس دیگری است ) ، و منتظر ماند .
او گفت : " وقتی او رسید ، او مرا با گرفتن چهارپایه کنار آن مرد دیگر زخمی کرد و گفت : " من نمیتوانستم یک نفر را کنار شما بردارم و گفت که او حتی در آن طرف بار نشستن در نظر گرفته بود و از آنجا به من نگاه میکرد .
هیچ ایدهای ندارم که چطور کسی را در کنار یک میله انتخاب کنم و بی شک خودم را لکهدار و لکهدار کرده باشم .
Editors
آیا کلیسایی میتواند در ۱۶۷۷ میلادی تاسیس شود ؟
چگونه یک Crackdown در MS - ۱۳ از دانش آموزان دبیرستان بیگناه شناخته شد
هر ساختمان در هر بلوک : Time Time از دهه ۱۹۳۰ نیویورک
advertisement
باید به این نکته اشاره کرد که دوست دخترم ، ام ام ، شهوتانگیز است . او از مدتها پیش از مردانی خسته شدهبود که به شکاف او خیره شده بودند و اکنون با لباسهای سیاه سنگین و لوازم مسی بزرگ که شبیه به قطعات ماشین یا اشیا غیر عادی به نظر میرسند ، لباس میپوشند . بنابراین هنگامی که او روی چهارپایه خود نشست ، پیراهنی بیآستین و بیآستین پوشیده بود که به پستانهای او چسبیده بود و شکمش را برهنه کرده بود . دامنش را با an زاویهدار کرد که تنها به احساسش اضافه شدهبود .
منبع سایت سربازی
قدرت مانند پول است : تخیلی ، کاملا ً وابسته به باور . بسیاری از قدرت موسسات در ایمانی است که مردم در آن دارند . و بدبینی نیز نوعی ایمان است : ایمان که هیچ چیز نمیتواند تغییر کند ، که آن موسسات خارج از همه پاسخگویی فاسد هستند ، از ارعاب یا درخواست استیناف مصون هستند. هاروی واین اشتاین در نهایت قانون سکوت اطراف predations را اجرا نکرد : همه عوامل و مدیران و دوستان و همکاران او بودند که به هنرپیشههای زن هشدار دادند که او بیش از حد قدرتمند است که متهم شود .
هنگامی که مردم به in اعتقاد پیدا کردند، نابودی او به همان اندازه آنی بود که ملکه مدرسه منفور شده بود . نگاه کنید : به محض اینکه اولین عضو مجلس عضو کنگره یک انتخابات را از دست داد ، سیاستمداران دیگر " عمیقا ً در مورد حقوق اصلاحیه دوم موضع گرفتند و به سرعت در حال تحول خواهند بود .
Editors
طالبان با " مبارزه من " : با افراد هنگ بعد از گذشت زمان چه کار باید بکنند ؟
Ranchers زن غرب آمریکا هستند.
طلوع آفتاب طلایی
advertisement
دانش آموزان of مانند سربازان قدیمی هستند که از جبهه خونین جنگ داخلی N.R.A. بر سر کودکان به خانه باز میگردند . آنها دوستان ، معلمان و مربیان آنها را دیدهاند که در سالنها به ضرب گلوله کشته شدهاند . برای آنها ، سیاستمداران قدرتمند واشنگتن و سناتورهای آمریکا ناگهان شبیه چیزی هستند که آنها هستند : cheesy TV spokesmodels برای سلاحهای کشتار . این فیلم الهام بخش و هیجانانگیز بود تا خشم نوجوانان خشمگین را تماشا کند و سیاستمداران و سیاستمداران gutless را به خاطر همدستی آنها در قتل of بدنام کرده و آنها را بدنام کرده بود . هفته گذشته وین LaPierre مثل ژنرال جک دی gibbering شد . ری پر در فیلم " دکتر Strangelove " درباره تصاحب " سوسیالیستی " و " سخت کردن مدارس ما ". سفیدی همه اطراف irises را میدید . این حالت ترس است .
یکی از دانشجویان من زمانی از من سوال کرد که چرا بزرگترها باید به هر چیزی که جوانان باید در مورد جهان بگویند گوش دهند . جواب من این است که از تو میترسند . اونا تو رو درک نمیکنن . و آنها میدانند که شما میخواهید جایگزین آنها شوید .
پیام من ، به عنوان یک ژنرال سالخورده به نسل هزاره جدید و آنهایی که بعد از آنها میآیند ، این است : به ما کمک کنید . همه ما را در نظر بگیرید - همه آن مردم provincials که هنوز فکر میکنند تغییر آب و هوا یک شوخی است ، که تغییر جنسیت یا سوسیالیسم است یا " سوسیالیسم " یعنی purges و اردوگاههای آموزشی . از شر عقاید کهنه و outmoded ، vestigial و موسسههای فاسد ، خلاص شدیم . نقشهای جنسیتی همانند شکل پا disfiguring ، the و vampiric دو حزبی ، الهیات وحشیانه کاپیتالیسم - آن را به زمین ریخت . من نمیتونم صبر کنم تا ما از بین بریم . کاش میتوانستم بدون ما زندگی کنم . مانند اکثر مردم در سنین میانی ، من جوانان را با سو ظن مورد توجه قرار میدهم . جوانان - و جوانان در ذهن - متمایل به uncompromising هستند . آنها هنوز با مصالحه و سازش قلب با زندگی رو به رو نشده اند و تلاشهای بی شماری در سر راه ملالت و غیراخلاقی Kobayashi Marus انجام میدهند ، یا با افسردگی خود را تماشا میکنند که هر کاری را که تا به حال انجام دادهاند انجام میدهند . در نهایت ، بازی ما فقط یک aphrodisiac نبود ، بلکه یک داروی نیروبخش هست - یک یادآور که اگر بخواهد میتواند هر شب با کس دیگری به خانه برود . اگرچه من به او اعتماد دارم و بر این باور هستم که او مرا دوست دارد ، من هنوز باید او را یکبار در یک زمان برنده شوم .
شاید این یک سنت برای ما باشد ، یک یادآور مذهبی همیشگی . فرض کنیم که دوباره این کار و میکنیم . اما هیچکس دیگری را در روز ولنتاین تضمین نمیکند .
منبع سایت سربازی