در بروکسل ، آنکارا و استانبول ، این حملات جان خود را از دست دادند که در امنیت نسبی زندگی میکردند . در نیجریه ، عراق و پاکستان ، که در آن تروریسم و خشونت در هر گوشه پنهان میشوند ، برخی از خانوادهها خود را در وضعیت بدنی مناسبی یافتند .
احمد ابراهیم یکی از چندین قربانی در استادیوم فوتبال عراق که در نبرد علیه دولت اسلامی حضور داشت ۱۳ سال پس از اینکه برادرش در سال ۲۰۰۳ توسط نیروهای آمریکایی کشته شد کشته شد .
دو برادر به نامهای صباح و محمد Durayib در شهر مقدس شیعیان نجف در کنار پدرشان کشته شدند که پنج سال پیش توسط القاعده کشته شدند .
حداقل سه تن از کسانی که در مسجد نیجریه کشته شدند بخشهایی از کشور خود را که در آن شورش در جریان بود ، ترک کردند . Bukar عمر ، یک سیاستمدار مشتاق ، پس از اینکه بوکو حرام خانه خود را آتش زدند ، روستای خود را ترک کرد . محمد Hauwa ۷۰ ساله در Ummarari ساکن شد ، جایی که او زمینهای حاصلخیز را برای مزرعه پیدا کرد و احساس کرد که یک معیار امنیت است.
یک کشاورز دیگر به نام Bunu Modu موفق به فرار از ستیزه جویان در روستایش شده بود و او را با طرحهایی برای کشتن او بسته بودند - او یک مدرسه کوچک اسلامی با ۱۰ دانشآموز زیر یک درخت را اداره کرده بود .
بستگان باقی مانده و دوستان باقی مانده آخرین لحظات را با عزیزان خود حفظ کردند و آنها را به دنبال معانی عمیقتر تجزیه کردند .
یک مادر در عراق پسر ۱۱ سالهاش را شستشو داد، لباسهای تازه پوشید و او را به بازی فوتبال فرستاد . او در این مورد احساس خوبی نداشت و آرزو میکرد که او حاضر نشود .
دوستان و خانواده of جوانی که در همان حمله کشته شدند گفتند که درست قبل از رفتن به استادیوم ، او نزد آنها آمده بود تا تقاضای بخشش کند . حالا آنها فکر میکنند که آیا او یک اخطار قبلی دارد یا نه.
در نیجریه ، محمد علی آخرین باری را به خاطر میآورد که پدرش ، علی Kolo ، سه روز پیش از اینکه در حین نماز صبح در مسجد Ummarari کشته شد را به یاد آورد . شش ماه پس از مرگش بود و او به پدرش گفت : " من دوست دارم دوباره ازدواج کنم ."
عکسهایی که ما جمعآوری کردیم ، لحظاتی را که یک زندگی را میسازند ، نشان میدهیم . عروس در حالی که روی زمین نشسته بود و اسنک میخورد . یک سرباز ، خوشلباس در لباس لباسش . فارغ التحصیلان با کلاه و لباس در روز بزرگ خود .
مردی سوار بر اسب ، مردی که گیتار میزد ، مردی که در جادهای دورافتاده و دورافتاده راه میرفت و گلهای وحشی را احاطه کرده بود. خواندن یک کتاب یا نوشیدن آبجو ، جشن گرفتن یک رویداد مهم زندگی یا لذت بردن از یک شام معمولی خانوادگی .
آنها در لحظاتی که ممکن بود مجموعه عکس بعدی را بسازند ، کشته شدند .
انتظار برای اتوبوس ، یا مترو یا هواپیما . برو کنار ساحل . پس از یک مسابقه فوتبال ، پوشش دادن به خاطر نشانهای پیروزی به وجود آورد . دعا میکند ، دوچرخهسواری میکند و آن یکشنبه را در پارک قدم میزند .
چیزی که پدید میآید یک پرده زندگی است که قطع میشود ، و به تدریج در آن عکسها ریخته میشود ، در قطعات سازنده یا تکههای حافظه که در پشت آن باقی ماندهاند ، در جزئیات رویاهای آنها و چیزهایی که خراب شدهاند .
این پروژه توسط تیم Arango ، راسل گلدمن ، K.K. ربکا لای ، الی روزنبرگ ، الی روزنبرگ و Jodi Rudoren نوشته شد .
Reporting محمد از شهر بغداد ؛ Iraq belli از شهر بغداد ؛ Ceylan Bilefsky از Senegal ؛ dionne محمد از شهر بغداد ؛ Dan Chan و Safak Timur اهل شهر Lahore ؛ Ismail Khan از شهر Beijing ؛ Joanna Hassan از شهر لیما ؛ Andrea Zarate از شهر لیما ؛ Nina Siegal از شهر لیما ؛ و مایک Buckley ، Katie راجرز و دانیل ویکتور از نیویورک .
تولید ، عکس و طراحی توسط کریگ آلن ، دنی DeBelius ، دیوید Furst ، جفری Rubin ، rumsey تیلور و Meghan Louttit .
تحقیقات توسط سوزان Beachy ، دوریس برک ، الیزا چو و الن Delaqueriere انجام شد .
منبع سایت سربازی