سربازی

زمانی که دو دوربین در جنوب الجزایر یک توریست ایتالیایی در جنوب الجزایر را دیدند که یک توریست ایتالیایی سه‌ساله را دیده بود , با تحسین از تپه‌های شنی عبور کرد .

راهنمای تور او اولین کسی بود که آن‌ها را تشخیص داد و فریاد کشید که فرار کند. وقتی ماشین‌ها به سمت او حرکت کردند , او به سرعت به خانه ییلاقی خود رفت و در را قفل کرد . هیچ کاری نمی‌توانست بکند جز اینکه روی تشک بنشیند و در را بشکند . او را به ماشین منتظر گذاشتند و به داشبورد نگاه کردند . قبل از این که آن‌ها به سرعت خارج شوند , آن‌ها در کنار او یک پتو پیچیده قرار دادند تا جهادی که کنار او نشسته بود تصادفا ً با یک زن ارتباط برقرار نکند .

کی هستی ? او از آن‌ها پرسید

آن‌ها پاسخ دادند : " ما القاعده هستیم . "

اگر به نظر نمی‌رسد که ماموریت‌های آدم‌ربایی قبلی یک طرح تفکر نداشته باشند , مردان مسلحی که در طول چند روز یک مسیر مشخص را کشف کردند , رانندگی کردند . هر زمان که سوخت آن‌ها کم بود , آن‌ها راه خود را به نقطه‌ای تبدیل می‌کردند که به نظر او تفاوتی در چشم‌انداز دیگر ماه نداشت .

یک توریست ایتالیایی که در الجزایر به مدت ۱۰ ماه در الجزایر ربوده و به مدت ۱۰ ماه نگه‌داشته شده بود , توسط عکس‌های گرفته‌شده از سفره‌ای پیشین به صحرای آفریقا در خانه خانواده او در شهر سانفرانسیسکو در " وال دی " احاطه شده‌است .

اعتبار

جیانی

تصویر

یک توریست ایتالیایی که در الجزایر به مدت ۱۰ ماه در الجزایر ربوده شد و به مدت ۱۰ ماه در آنجا ربوده شد , توسط عکس‌هایی از سفره‌ای پیشین به صحرای آفریقا در خانه خانواده او در شهر سانفرانسیسکو در " وال دی زی " در نیویورک احاطه شده‌است .

زیر یک بوته خاردار پر از بنزین بودند . یا یک پشته لاستیک که تعویض می‌شد . هرگز از غذا بیرون نمی‌رفتند .

بعدها مشخص شد که آن‌ها زیرساخت تجهیزات دفن‌شده در ماسه را دارند و با مختصات gps علامت‌گذاری شده‌اند.

یک روز بعد از ظهر , درست بالای لبه تپه شنی ایستادند . جنگجویان یک بیل را باز کردند . سپس صدای موتور اتومبیل را شنید . ناگهان یک وانت کنده شد . یک ماشین کامل را در کوه شن دفن کرده بودند .

در آن زمان بود که فهمیدم , اینها فقط مجرمان معمولی نیستند .

صدای سکوت

تبلیغات

هفته‌ها گذشت و بازداشت کنندگان اعلام کردند که به او اجازه تماس تلفنی را می‌دهند . ساعت‌ها رانندگی می‌کردند تا به یک فلات مرتفع رسیدند .

سال‌ها پیش , استراتژی آن‌ها برای پخش درخواست‌های آن‌ها ترک یک نامه تحت یک صخره بود . حالا آن‌ها تلفن ماهواره‌ای و لیستی از اعداد داشتند . آن‌ها یک فیلمنامه به او دادند و شماره الجزیره را گرفتند . آمریکایی‌ها بارها و بارها به ما گفتند که باجی پرداخت نکنیم . و ما به آن‌ها گفتیم : " ما نمی‌خواهیم پرداخت کنیم . سفیر اروپا که در آن زمان در الجزایر مستقر بود , گفت : " اما ما نمی‌توانیم مردم خود را از دست بدهیم . " همه آن‌ها با شرط ناشناس ماندن صحبت می‌کردند زیرا اطلاعات طبقه‌بندی‌شده باقی می‌ماند .

او گفت : " وضعیت بسیار دشواری بود , اما در پایان در مورد زندگی انسان‌ها صحبت می‌کنیم . "

" نه تنها مجرمان معمولی "

سو استفاده‌های گروه مبارزان در صحرای آفریقا نادیده گرفته نشد .

یک سال بعد , عبدالعزیز الرنتیسی , فعال در سازمان القاعده , مقاله‌ای منتشر کرد که چگونه راهنمای آدم‌ربایی بود , که در آن بر مذاکره موفق برای باجگیری " برادران ما در الجزایر تاکید کرد . " با این حال , او همچنین از اعدام دانیل پرل , خبرنگار روزنامه وال استریت ژورنال, که نه روز بعد توسط خالد شیخ محمد , یکی از اعضای ارشد القاعده , که گمان می‌رود یکی از معماران حمله مغول باشد , تمجید کرد .



منبع سایت سربازی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.